بازی رسانه ای پنتاگون

در بخشی از این گزارش، شمار نیروهایی که در استخدام وزارت اطلاعات ایران هستند را سیهزار نفر بیان میکند و اضافه میکند «بسیاری از کارمندان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در عملیات مخفی مشارکت دارند که در جای جای جهان انجام میگیرد؛ از جاسوسی و سرقت فنآوری گرفته تا بمبگذاری و ترور». این گزارش در ادامه عنوان میکند که «وزارت اطلاعات ایران، علاوه بر بهکارگیری روشهایی چون قتل های زنجیرهای، نیروهای مختلف را فارغ از ملیت و مذهب آنها برای انجام عملیات سری بهکار میگیرد. در بین این نیروها، افراد عرب تبار، شهروندان بریتانیایی و حتی یهودیان اسرائیلی نیز حضور دارند.» همانطور که از همین بخشهای کوتاهِ ذکر شده مبرهن است، این گزارش در واقع سیاههای از اقداماتی است که به زعم مقامات پنتاگون از دستگاه اطلاعاتی ایران کشف شده است. ناگفته نماند که رسانههای مختلف جهان، به ویژه آنهایی که با ایران دشمنی آشکار دارند بلافاصله با شعف از این گزارش استقبال کرده و آن را پوشش دادند. شبکههای سی. ان. ان.، العربیه، رادیو فرانسه و دیگر رسانههای معاند با جمهوری اسلامی، نمونههایی از این دست رسانهها هستند. تارنماهای ضد انقلابی همچون بالاترین، صدای آمریکا و رادیوفردا نیز همزمان با شبکههای خبری، اقدام به پوشش وسیع این گزارش کردند. در داخل برخی رسانهها، با انتشار بخش هایی از این گزارش 64 صفحهای، آن را به نوعی اعتراف مقامات آمریکایی به قدرت اطلاعاتی کشورمان دانستند که البته با مطالعه تمام (و نه بخشی از آن) چنین برداشتی هر چند صحیح به نظر میرسد اما این تمام حرف نگارندگان این متن نیست. در واقع تهیه کنندگان این گزارش، هدفی ورای اعتراف به قدرت اطلاعاتی جمهوری اسلامی داشتهاند. هر چند این گزارش ایران را به انواع شرارتها در منطقه و جهان متهم میکند و سربازان گمنام و پاک امام زمان (عج) را مأموران ترور و بمبگذاری در نقاط مختلف جهان معرفی میکند، اما از سوی دیگر نمیتواند از قدرت این نهاد اطلاعاتی کشورمان چشمپوشی کرده و در ابتدای این گزارش اذعان میکند که «وزارت اطلاعات ایران به عنوان یکی از بزرگترین و پویاترین مؤسسات امنیتی خاورمیانه است».
در بخشهای دیگر این گزارش، موارد دیگری نیز به وزارت اطلاعات ایران نسبت داده شده است که نگارنده با توجه به همراستا بودن آنها با موارد فوق، به جهت اختصار از ذکر آنها خودداری مینماید. اما نکتهای که اخیراً تعجب بسیاری در جهان را برانگیخت حذف ناگهانی این گزارش از روی خروجی تارنمای دولت آمریکا بود. دیوید آزبورن، مدیر بخش پژوهش فدرال وزارت دفاع آمریکا در ایمیلی در مورد علت حذف ناگهانی این گزارش میگوید: «این گزارش بعد از آن از دسترس خارج شد که کارکنان این بخش به قسمتی از متن برخوردند که نیازمند اصلاح بوده، اما گویا در بررسیهای اولیه فراموش شده بود.» هر چند آزبورن توضیح نداد که کدام بخش از متن این گزارش نیاز به اصلاح داشته، وعدة انتشار مجدد این گزارش را در صورت اصلاح بخشهای نادرست آن داد.
در مورد انتشار و حذف گزارش مذکور، واکنشهای مختلفی در رسانههای مختلف جهان مطرح شد. انتشار این گزارش با محتویات بسیار رعبآور، حداقل برای مخاطبان عام و ناآشنا به سیستمهای اطلاعاتی، در سطحی بسیار وسیع اولاً در راستای پروژة تکراری ایران هراسی است که به اذعان مقامات کاخ سفید، بخشی از پروژة منزوی کردن ایران در جهان است و ثانیاً میتواند ابزار کمکی برای همراه کردن بیشتر مقامات کشورهای مختلف در تحت فشار قراردادن ایران در مورد پرونده هستهای باشد. چرا که پیشرفتهای روزافزون ایران علیرغم اعمال تحریمهای بینالمللی میتواند این کشورها را از همراهی بیشتر با آمریکا به منظور توقف فعالیتهای هستهای ایران مأیوس کند. ثالثاً میتوان چنین نیز در نظر گرفت که مقامات پنتاگون با هدف بررسی فضای رسانهای جهان در همراهی یا عدم همراهی با سیاستهای آمریکا به انتشار گزارشهایی از این دست و با بازه زمانی محدود اقدام میکنند.
بنابراین، این رخداد را میتوان بازی رسانهای آمریکا با نیمنگاهی به پرونده هستهای کشورمان دانست و علیرغم تأکید دیوید آزبورن بر انتشار مجدد، بعید به نظر میرسد که این گزارش بار دیگر بر روی خروجی رسانههای پنتاگون قرار گیرد، بلکه مقامات دفاعی آمریکا از این پس به مطالعه و بررسی تبعات و احیاناً دستاوردهای یک ماه فضاسازی این گزارش علیه ایران و وزارت اطلاعات آن خواهند پرداخت.